آیا منطقه به سمت جنگ پیش می رود؟!

پارادوکس های «تهدید» ترامپ برای بمباران ایران/ آیا منطقه به سمت جنگ پیش می رود؟!

بحث بر سر جنگ تهدید شده ترامپ علیه ایران و پاسخ ایران به این تهدید همچنان ادامه دارد و اظهارات و اظهارات متقابل جمهوری اسلامی و آمریکا در همین چارچوب متوقف نخواهد شد.

ترامپ با زبانی بلند فرعونی صحبت می‌کند و هر روز ایران را تهدید می‌کند که اگر دولتش با ایران در مورد پرونده هسته‌ای ایران و مسائل دیگری مانند برنامه موشکی ایران و حمایت از جناح‌ها و محور مقاومت با ایران به توافق نرسد، به جنگ می‌پردازد.
این تهدید ممکن است باعث شود برخی فکر کنند که ما در آستانه جنگ هستیم!

ترامپ احمقانه سیاست لبه پرتگاهی را با ایران دنبال می کند، بی آنکه بداند این سیاست برای حل بحران های منطقه ای و بین المللی نه تنها اثری ندارد، بلکه برای طرفی که در استفاده از این سیاست ساخت آمریکا و اصالتاً توسط وزیر امور خارجه آمریکا در دوران آیزنهاور اغراق می کند، نتیجه معکوس خواهد داشت!

جان فاستر دالس مبتکر این سیاست بی پروا و توخالی در چارچوب جنگ سردی است که در آن زمان بین شوروی سابق و آمریکا در جریان بود. او برای ارعاب و وحشت و تحمیل شرایط واشنگتن بر مخالفان خود، سیاستی در آستانه سقوط در پیش گرفت. از طریق این سیاست ممکن است در برخی زمینه ها موفق بوده و در برخی دیگر شکست خورده باشد!

این سیاست با آگاهی از ابعاد و پیامدهای آن بر منافع واشنگتن و متحدانش در منطقه و شاید هم از منطقه، توسط تیم ترامپ علیه ایران اتخاذ می شود. شرایط بین المللی بسیار تغییر کرده است و مشابه دوران جان فاستر دالس در سال 1953 نیست. چند قطبی بودن و حضور ابرقدرت های جدید منطقه ای مانند ایران نیز وجود دارد.

به همین ترتیب، اتحاد بین کشورها و گروه ها همگی بر صحنه سیاسی منطقه و جهان سایه افکنده است. رویکردهای زیادی در آنجا وجود دارد که هرگونه ماجراجویی آمریکا علیه ایران را به پایان دوران امپراتوری مرد سفید پوست آمریکا و از بین رفتن حضور آن در منطقه تبدیل می کند.

ترامپ در تازه ترین بیانیه خود می گوید: می گوید: اگر به توافق نرسند (بمباران) می شود و (بمباران) می شود که تا به حال ندیده اند!
این لحن تهدیدآمیز در سطح بالا تازگی ندارد، چرا که او بارها گفته است که منطقه را تبدیل به «جهنم» می کند و «غزه» و سپس «یمن» را به جهنم تبدیل می کند! امروز می گوید بمبارانی که تا به حال ندیده اند!

همه اینها اصطلاحات و کلمات تهاجمی مشابهی است که بیانگر آن سیاست بی پروا و متکبرانه ای است که آن دیوانه در دوره آیزنهاور ابداع کرد و آن را «سیاست لبه سقوط» نامید!
آیا جمهوری اسلامی در مقابل این تهدیدات ساکت و غیر فعال است؟ یا همچنان سیاست «صبر استراتژیک» را اجرا می کند؟

.

شاخص‌ها و تجربیات نشان می‌دهد که ایران سیاست صبر راهبردی را به‌ویژه پس از عملیات‌های «وعده صادق ۱» و «۲» علیه رژیم وحشی صهیونیستی کنار گذاشته و اجرای سیاست حمله راهبردی و تدافعی علیه هر طرفی را که تجاوز می‌کند، فارغ از منشأ آن و هر کسی که باشد، آغاز کرده است. این کشور خود را برای یک جنگ طولانی با قابلیت های نظامی عظیم و عظیم و صدها سایت زیرزمینی موشک های بالستیک دوربرد آماده کرده است.

علاوه بر ده‌ها تونل عظیم برای کشتی‌های جنگی و پهپادها در امتداد سواحل ایران، شگفتی‌های دیگری نیز وجود دارد که شاید به ذهن کارشناسان راهبردی جهان خطور نکرده باشد، به‌ویژه پس از افشای اطلاعات در مورد در اختیار داشتن خطرناک‌ترین سلاح، پلاسما، خطرناک‌تر از سلاح هسته‌ای!

اکثر ناظران موافق بودند که ترامپ قصد ندارد جنگی را آغاز کند یا حتی ایران را بمباران کند، زیرا ایران یک کشور ضعیف، فرسوده یا شکست خورده نیست. دولت فرسوده و شکست خورده ای که در بسیاری از جنگ ها شکست خورده است آمریکا است. در ویتنام شکست خورد، در افغانستان شکست خورد و در عراق شکست خورد. می خواهی تلخی شکستی سخت تر از آن را بچشی؟

امروز ایرانی ها آماده جنگ هستند. از زمانی که شهید حاج سلیمانی علیه تروریسم داعش و با عوامل تروریستی آمریکا در عراق و سوریه مانند القاعده، داعش و سپس النصره جنگ می‌کرد، همه احتیاط‌ها و آمادگی‌های خود را انجام داده‌اند. این جنگ ها برای ایران تدارک یک جنگ گسترده تر بود!

آیا ما به جنگ می رویم؟ یا اینکه برای ترامپ قمارباز، بازی کودکانه ای است، بازی ای که شکست خود را ثابت کرده است و ایرانی ها به خوبی از چنین بازی آگاه هستند و ذهنیت آمریکایی و ترامپی را خوانده اند و سابقه طولانی در شکستن حیثیت آمریکا و مالیدن بینی آن به آب های تنگه هرمز و باب المندب و شاید در دیگو گارسیا دارند!

خال ط .