درگذشت دو هنرمند جریانساز در کنار فعالیتهای جالب توجه دو خواننده پاپ در سال رکود و استعفای جنجالی یک هنرمند شاخص دیگر شرایط جالبی را برای معرفی چهرههای خبرساز موسیقی در سال ۹۹ رقم زد.
به نقل از مدیاخبر – گروه هنر-علیرضا سعیدی: سال ۱۳۹۹ یکی از غمانگیزترین و رخوتانگیزترین سالهای تاریخ موسیقی ایران و جهان بود، سالی پر از حوادث و ماجراهای متعدد که تحت تأثیر ویروس کرونا بیشتر از هر زمانی چرخه معیوب و پر از ایراد و اشکال نظام اقتصادی و فرهنگی موسیقی ایران را عیان کرد و شرایطی را فراهم کرد که فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقایی نیز متأثر از این ماجرا با یک افت محسوس کیفی و کمی مواجه شود.
در کنار این احوالات مرتبط با اقتصاد موسیقی نیز، بودند هنرمندان و بزرگانی که در سال ۹۹ دار فانی را وداع گفتند و به دلیل تعدد این درگذشتها سال بسیار غم انگیزی برای موسیقی ایران رقم زدند، ماجرا هم وقتی غمانگیزتر میشود که میدانستیم و میدانیم که جایگزینی هم برای این آدمهای ارزشمند موسیقی به ویژه در حوزه موسیقی اقوام ایران پیدا نمیشود.
خلاصه اینکه اگر بخواهیم از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ به افرادی اشاره کنیم قطعاً و حتماً درگذشت هنرمندان تأثیرگذار و جریان ساز موسیقی در سال ۹۹ میتواند هریک از این رفتگان را به عنوان چهره خبرساز موسیقی مطرح کند.
با در نظر گرفتن احوالاتی که به آن اشاره شد، کار انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی سال ۹۹ قطعاً میتواند دربرگیرنده مؤلفههای متنوعتری از نگاه کارشناسان، مخاطبان و هنرمندان این عرصه باشد. بنابراین آنچه در گزارش پیش رو برای انتخاب چهرههای خبرساز موسیقی ۹۹ مطرح میشود، نگاهی مبتنی بر احوالات و فعالیتهای مؤثر این هنرمندان در عرصه موسیقی است که هنرمندان دیگری هم میتوانند در کنارشان به عنوان چهره خبرساز سال قرار گیرند.
آنچه میخوانید مروری بر اخبار مرتبط با پنج هنرمند حوزه موسیقی است که میتوانند به عنوان چهرههای خبرساز این حوزه در سال ۱۳۹۹ معرفی شوند.
محسن چاوشی؛ مبلغ مورد نیاز تأمین شد
یکی از خوانندگانی که با وجود عدم برگزاری کنسرت و کمترین حضور در مجامع فرهنگی هنری همواره در سیبل حاشیهها و خبرها قرار دارد، قطعاً محسن چاوشی است. یک خواننده خیلی خیلی عجیب که در ظاهر ماجرا کمترین مراوده و معاشرتی با محیط پیرامونش دارد، اما با آگاهی از آنچه در روزگارش میگذرد و البته بهرهمندی از دوستان و آشنایانی که با روحیات و اخلاقیاتش آشنایی کامل دارند، غافلگیریهایی را خلق میکند که تا مدتها تبدیل به یکی از چهرههای خبرساز حوزه موسیقی میشود.
محسن چاوشی اگرچه در مصاحبه نکردن و پنهان کاری رسانهای یکی از رکوردداران حوزه موسیقی است و اگر خبرنگاری بتواند با او مصاحبه یا گفتگویی داشته باشد، قطعاً میتواند از این دیدار و مصاحبه به عنوان یکی از خاطرات ماندگار دوران کاری خود یاد کند، اما با تمام این حاشیهها و اما و اگرها، وی دست به کارهایی میزند که هر خواننده و هنرمندی قادر به انجامش نیست. کما اینکه در همین چند سال بودند هنرمندان و افرادی که میخواستند کارهایی غیر از آنچه در حوزه فعالیتی شأن به مخاطب ارائه شده، انجام دهند، اما به آن نتیجهای که میخواستند به هزار و یک دلیل نرسیدند. نرسیدند چون آنچه میخواستند انجام دهند یا بدون پژوهش و تحقیقات میدانی بوده و یا آن قدر درگیر حواشی و منم منم هایی شده که انجام نشدنش بهتر از اجرایی شدنش بود.
محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کنداین خواننده در سالی که گذشته با همراهی و معرفی تعدادی از افراد صاحب نام حوزههای مختلف دست به کارهای خیرخواهانه و خداپسندانهای زد که به شدت هم با استقبال مردم مواجه شد. اقدامی که طی ماههای گذشته منجر به راه اندازی کمپینی برای نجات جوانان محکوم به اعدامی شد که به دلیل اختلافات خانوادگی و موارد مشابه دست به جرایمی زدهاند که دستگاه قضا برای آنها حکم اعدام صادر کرده است. شرایطی که در بسیاری از موارد میتوانست با پرداخت دیه یا موارد مشابه به آسیب دیدگان جرم، یک زندانی محکوم به اعدام را از پای چوبه دار رها کند.
چاوشی در این کمپینها که عمده فعالیت آنها در کانالها و فضای مجازی صورت گرفته و گفته میشود بسیاری از افراد مشهور و صاحب نفوذ نیز با چاوشی در ارتباطند، با انتشار فراخوانی با نام بردن از اسم فرد زندانی و شرح حال کوتاه زندگیاش که توسط او و افراد دیگر شناسایی شدهاند، از طرفداران و اعضای این کمپین میخواست تا با تأمین مبلغ دیهای که محکوم در صورت رضایت شاکیان پرونده پرداخت کند، او را از طناب اعدام نجات دهند. شرایطی که عمدتاً با استقبال مردم رو به رو میشد و مجالی را فراهم میکرد که زندانی محکوم به اعدام با پرداخت این دیه از مجازات اعدام رها شود و در نهایت هم با همین یک جمله چاوشی ماجرا تمام میشد: «مبلغ مورد نیاز تأمین شد»
یکی دیگر از اتفاقاتی خرداد ماه سال ۱۳۹۹ نام محسن چاوشی را بار دیگر بر سر زبانها انداخت، مجادله مجازی او با همسر یکی از خوانندگان مطرح لس آنجلسی بود. ماجرا از آنجا شروع شد که مهشید حامدی، همسر ابراهیم حامدی از خوانندگان لسآنجلسنشین پس از اینکه محسن چاوشی همزمان با شبهای قدر شعری در خصوص امیرالمومنین (ع) را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام به اشتراک گذاشت، به او حمله تندی کرد و او را خواننده حکومتی خواند که از کلماتش «بوی تعفن، عقب ماندگی و وحشیگری» میبارد. همین کلمات توهینآمیز بود که گویی خون محسن چاوشی را به جوش آورد تا با انتشار متنی بلند و شعرگونه در دفاع از اصول و اعتقاداتش پاسخی صریح به این گستاخی بدهد.
چاوشی هوشمندانه در متن شعرگونه خود، از آن دسته خوانندگان خارجنشین من جمله ابراهیم حامدی که برای کنسرت به عربستان سعودی سفر کردند و علیه اعتقادات ملی و دینی مردم ایران موضع گرفتند، بهشدت انتقاد کرد تا باردیگر ثابت کنند بر سر اعتقادات و اصول خود، اهل تعارف و محافظهکاری نیست، حتی اگر لازمهاش ریسک به چالش کشیدن اعتبار یکی نمادهای اصلی جریان موسیقی فارسی در خارج از کشور و انتقاد صریح از عملکرد ضد ملی او باشد.
این واکنش خیلی زود مورد توجه رسانههای رسمی قرار گرفت و بسیاری از روزنامههای سراسری فارغ از جناح و رویکرد سیاسی در صفحه نخست خود به آن پرداختند. وجه مشترک این پرداخت رسانهای هم تحسین صراحت و واکنش بی لکنت چاوشی در مواجهه با یک توهین مجازی علیه اعتقادات ملت ایران بود.
به هر حال محسن چاوشی با وجود برخی حاشیهها و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر همواره با او همراه بوده، از جمله هنرمندانی است که تلاش کرده غیر از موارد معدود و انگشت شمار از فضای مجازی برای استفاده از فعالیتهای خیرخواهانه استفاده کند. اما این درجه از شهرت و خبرسازی به همین اقدام خیرخواهانه محدود نشد، چرا که وی در سال ۱۳۹۹ و در شرایطی که احساس میشود او مقداری از نزدیکان و همراهان هنریاش دوری گرفته دست به انتشار کتاب شعرش با نام «این عشق هیولایی» زد. اثری که اگرچه با استقبال بسیار خوبی از سوی هوادارانش مواجه شد، اما آنچنان که باید مورد استقبال اهالی شعر وادب قرار نگرفت و شرایطی را ایجاد کرد که بسیاری از منتقدان و شنوندگان آثارش از رویه فعلی محسن چاوشی که مایل است از صفر تا صد آثارش به اسم او تمام شود، انتقاد کنند. انتقاداتی که بازهم منجر به خبرسازی از چهرهای شد که نمیتوان از او و کارهایش به همین راحتیها عبور کرد.
احمد علی راغب؛ نواگر ماندگار تاریخ که طلایه دار موسیقی انقلاب بود
بدون تردید درگذشت احمد علی راغب به عنوان یکی از ماندگارترین و شناخته شده ترین آهنگساز آثار موسیقایی انقلابی و حماسی در تاریخ هجدهم آذر ماه سال جاری پس از مدتها مبارزه با بیماری سرطان میتواند این هنرمند را به عنوان یکی از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ معرفی کند. زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب است که خلق آثار ماندگاری از سوی این هنرمند، وی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ها در عرصه موسیقی انقلاب معرفی کند.
مرحوم احمدعلی راغب آهنگساز و نوازنده سازهای تار، سه تار و عود و نواساز سال ۱۳۲۳ در شهر بندرانزلی متولد شد. این هنرمند از دوران طفولیت موسیقی را با ساز دهنی شروع کرده و سپس جذب ساز سنتور میشود. وی در این دوره قطعات گیلانی را با اشعاری از سرودههای خود به زبان گیلکی اجرا میکرده که باعث شهرتش در بندرانزلی شده بود.
آموزش جدی موسیقی با از کلاس تارِ یحیی نیکنواز آغاز شده و نوازندگی تار او از همین سال به شکل جدی آغاز میشود. در سال ۱۳۴۲ که پس از اخذ دیپلم به عنوان معلم در آموزش و پرورش رشت مشغول خدمت و همزمان وارد ارکستر رادیو شد که در این چارچوب هفتهای یک تصنیف همراه با شعر برای خوانندگان رادیو گیلان آماده میکرد.
زنده یاد راغب هنرمندی بود که انتشار پیامهای تسلیت هنرمندان و مجموعههای مختلف فرهنگی هنری و حتی سیاسی در آذرماه سال جاری نشان داد که او یکی از طلایه داران بزرگ و شناخته شده موسیقی انقلاب استراغب همچنین ماهی دو بار به تهران میآمد و نزد علی اکبر سرخوش به فراگیری تار میپرداخت تا در زمینه بداهه نوازی نیز تجربه کسب کند و پس از هشت سال همکاری با رادیو و تلویزیون گیلان و ساختن چهل قطعه موسیقی با کلام و بدون کلام در سال ۱۳۵۰ بود که جهت ادامه تحصیل به تهران منتقل میشود و همچنان به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش خدمتش را ادامه میدهد. البته پس از چندی در ارکستر سازهای ایرانی مفتاح که زیر نظر مهدی مفتاح فعالیت میکرد به عنوان آهنگساز و نوازنده عود مشغول به کار شده و آهنگهایی نیز برای خوانندگان معروف آن زمان میسازد و نیز قطعات «فولکور» گیلانی بدون کلام را که در دوران جوانی کشف کرده بود با همین ارکستر اجرا و ضبط میکند.
در سال ۱۳۵۸ که فعالیت واحد موسیقی صدا و سیما متوقف میشود، وی به همراه چند نوازنده دیگر و همکاری محمد گلریز مشغول ساخت و اجرای سرود در ارتباط با انقلاب شده و با پس از آشنایی با حمید سبزواری و همکاری با شهید مجید حدادعادل که در آن زمان مدیر رادیو بود، به تهیه سرودهایی همچون «خجسته باد این پیروزی»، «مطهری»، «نواب صفوی»، «نغمه اتحاد»، نغمه توحید»، «مارش حرکت»، «پاسداران»، «سرود بسیج»، «خدایا خدایا»، «باز آی»، «آمریکا آمریکا» و دهها سرود دیگر پرداخت.
پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز در زمینه موسیقی دفاع مقدس آثار بسیار زیادی را عرضه کرد که بعضی از آنها به شهرت بسیار زیادی رسید که از جمله آنها سرود «پیروزی خجسته باد» در آواز بیات ترک است. او در سال ۱۳۵۹ از آموزش و پرورش به صدا و سیما منتقل شد در سال ۱۳۶۷ از سازمان صدا و سیما بازنشست شد ولی مجدداً به عنوان کارشناس و مسئول تولید موسیقی مراکز و سرپرست واحد موسیقی مرکز رشت و عضو شورای عالی موسیقی صدا و سیما و سرپرست ارکستر سنتی شماره ۲ به خدمت مشغول شد.
مرحوم راغب به غیر از سه سازی که در نواختن آن تخصص داشت با سازهایی همچون پیانو، فلوت و سنتور آشنایی دارد. ضمن اینکه از حیث تعداد آثار آهنگسازی شده در سازمان صدا و سیما، احمد علی راغب پیشتاز است و او در میان همکاران به نام «مرد هزار آهنگ» مشهور است.
شهرداد روحانی؛ یک خداحافظی خبرساز
ارکسترهای دولتی به دلیل ساختاری که در حوزه مدیریتی خود دارند، همواره به فراخور نوع مدیریتی که بر آنها حاکم است کم یا زیاد با حاشیههای زیادی مواجه اند، حاشیههایی که در برخی نقاط موجب کنارهگیری یا استعفای مدیر، در برخی موارد منجر به آشوب و جنجال در بدنه ارکستر به ویژه نوازندهها و در برخی موارد نیز به حوزه مدیریت هنری و رهبری ارکستر ارتباط پیدا میکند. چارچوبی که طی سالهای اخیر در فضای ارکسترها ریز و درشت آن دیده شده و موجبات خلق شرایطی شده که فعلاً نمیتوان به بهبود وضعیت آن امیدوار بود.
یکی از همین حاشیهها و جنجالها خرداد ماه سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد، آن زمان که شهرداد روحانی رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران با انتشار متنی در روز اول خرداد ماه از پایان همکاری اش با این مجموعه دولتی خبر داد. فضایی که قبل از انتشار این متن هم زمزمههای آن در برخی محافل غیر رسمی شنیده میشد اما تا زمان انتشار متن هیچ مدیر و مسئولی در بنیاد رودکی به عنوان متولی ارکسترها درباره آن اظهار نظر نکرده بود. شرایطی که در زمستان ۱۳۹۸ و غیبهای معنادار شهرداد روحانی در کنسرتهای ارکستر سمفونیک دامنه شایعات را گسترده کرد و در کنسرت بهمن ماه که به رهبری منوچهر صهبایی برگزار شد، حاشیههایی را آفرید که در تاریخ برگزاری کنسرتهای ارکستر سمفونیک کم نظیر بود.
هنوز از سوی مدیریت بنیاد رودکی نه توضیح مشخصی برای کنارهگیری مدیران پیشین ارکسترهای دولتی داده شده و نه برنامه مدونی درباره فعالیت ارکسترها در سال پایانی دولت ارائه شده استاین استعفا و کنارهگیری هم برای اولین بار نبود که در دوره جدید مدیریت ارکسترهای دولتی اتفاق میافتاد، چرا که علی رهبری مدیر هنری و رهبر اسبق ارکستر سمفونیک تهران نیز با همین شکل و شمایل دلگیرانه از بدنه ارکسترها کنارهگیری کرده بود. کما اینکه فریدون شهبازیان رهبر سابق ارکستر ملی ایران نیز در همین قالب نسبت به خداحافظی خود از این مجموعه اقدام کرده بود.
شهرداد روحانی آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر کشورمان از مرداد ماه سال ۱۳۹۵ و بعد از خروج پرحاشیه علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر مطرح کشورمان بهعنوان گزینه جانشین او در سمت مدیریت هنری و رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران معرفی شد. شرایطی که به دلیل برخی از اختلافنظرها در نهایت منجر به کنارهگیری علی رهبری از این سمت شده بود و اینجا به جایی تا مدتها تبدیل به سوژه اول رسانهها شد. در این فضا اختلافات قدیمی علی رهبری و شهرداد روحانی طعم و رنگ این حاشیهها را پررنگتر کرده بود.
شهرداد روحانی در این روزگار بود که علاوهبر طراحی و مدیریت هنری ارکستر سمفونیک تهران، در برگزاری کنسرتهای تهران و خارج از تهران که تعداد آنها نیز کم نبود موفقیتهایی را رقم زد و با این مجموعه حتی تجربه حضور در کشور ایتالیا برای برگزاری چند کنسرت به رهبری ریکاردو موتی مرد نامدار موسیقی کلاسیک دنیا را از سر گذراند. تجربهای که نتیجه همکاریهای فرهنگی هنری دو کشور ایتالیا و ایران بود و باعث برگزاری کنسرتهایی شد که با وجود مخالفتها و انتقاداتی که برخیها به آن وارد میدانستند، میتوان از آن بهعنوان یکی از برجستهترین دستاوردهای ارکستر سمفونیک تهران در زمان مدیریت هنری شهرداد روحانی یاد کرد.
گرچه همان گونه که قبلاً اشاره شده بود، سیاست جدید مدیر فعلی بنیاد فرهنگی هنری رودکی تمرکز بر حضور رهبر دائم نیست و مسئولان این مجموعه فرهنگی هنری پرحاشیه، تصمیم دارند فعلاً اداره ارکسترها را با چند هنرمند بهعنوان «رهبر مهمان» ادامه دهند. اما وزانت فرهنگی هنری هنرمندانی که به آنها اشاره شد، نمیتواند دلیلی بر بی تفاوت گذشتن از آنها باشد، چرا که چنین اقداماتی مقدمه گسترده شدن خبرها و رویدادهایی است که بسیاری از کارشناسان در جلسهها و نشستهای مختلف نسبت به وقوع آن هشدارهای لازم را داده بودند اما هنوز از سوی مدیریت بنیاد رودکی نه توضیح مشخصی برای کنارهگیری مدیران پیشین ارکسترهای دولتی داده شده و نه برنامه مدونی درباره فعالیت ارکسترها در سال پایانی دولت ارائه شده است.
محمدرضا شجریان؛ خاموشی ابدی یک صدای فرهنگساز
محمدرضا شجریان هنرمند پیشگام موسیقی ردیف دستگاهی ایران نیز یکی از چهرههای خبرساز موسیقی ایران در سال ۹۹ بود. این هنرمند که سال ۱۳۹۸ نیز به دلیل حواشی و اتفاقاتی که بر سر بستری شدنش در بیمارستان نیز چهره خبرسازی در حوزه موسیقی بود روز هفدهم مهرماه امسال بود که بعد از مدتها مبارزه با بیماری در سن ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.
خبری که انتشار آن نیز به همین سادگیها نبود. چرا که چند روز قبل از اعلام رسمی درگذشت مرحوم محمدرضا شجریان خبرهای متعددی در فضای مجازی و حتی رسانهها نیز مبنی بر فوت او منتشر شده بود اما با تکذیب تیم پزشکان بیمارستان جم و تعدادی از نزدیکان این خواننده همراه شد. تا اینکه همایون شجریان شامگاه هفدهم مهرماه آن زمان که رسانههای رسمی کشور نیز خبر از وفات این خواننده منتشر کرده بودند با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام شخصی خود با این جمله خبر مرگ پدرش را تأیید کرد: «خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد.»
چند روز قبل از اعلام رسمی درگذشت مرحوم محمدرضا شجریان خبرهای متعددی در فضای مجازی و حتی رسانهها نیز مبنی بر فوت او منتشر شده بود اما با تکذیب تیم پزشکان بیمارستان جم و تعدادی از نزدیکان این خواننده همراه شدپس از اعلام خبر رسمی درگذشت محمدرضا شجریان بود که تعداد زیادی از علاقه مندان و دوستداران این خواننده پیشکسوت موسیقی ایران در سریعترین شکل ممکن خود را به بیمارستان جم رساندند تا با این حضور مراتب تأسف و تأثر خود را از مرگ هنرمند محبوبشان به همایون و خانواده وی اعلام کنند. حضوری که چه قبل از فوت مرحوم شجریان و چه بعد از اعلام خبر درگذشت دقایق زیادی منجر به ازدحام و مسدود شدن خیابان منتهی به بیمارستان شد.
هنوز از انتشار خبر رسمی فوت محمدرضا شجریان نگذشته بود، که همایون شجریان پس از مشورت و گفتگوهای فراوانی که برای نحوه تشییع و خاکسپاری پدرش انجام داده بود به میان مردم آمد و پس از پاسخ به ابراز احساسات آنها از خاکسپاری پدرش در آرامگاه فردوس واقع در منطقه توس خراسان خبر داد. شرایطی که در همان چند لحظه با مخالفت و موافقت حاضران در خیابان جم تهران مواجه شد اما در نهایت همایون به آنها اطمینان داد که محل خاکسپاری غیر از آنچه اعلام شده تغییر نخواهد کرد.
به هر ترتیب روز شنبه نوزدهم مهر ماه بود که پیکر مرحوم محمدرضا شجریان پس از اقامه نماز در غسالخانه بهشت زهرای تهران و انتقال هوایی به مشهد مقدس در آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد. شرایطی که حتی برای محل دفن پیکر نیز با حاشیههای زیادی مواجه شد، اما سرانجام با حضور خانواده، تعدادی از هنرمندان و خبرنگاران در جوار مقبره فردوسی صورت گرفت.
این هنرمند باسابقه موسیقی ایرانی از ابتدای سال ۹۹ در چند نوبت به بیمارستان منتقل و در بخش مراقبهای ویژه بستری شد که آخرین نوبت آن روز ۱۳ مهرماه بود.
سالار عقیلی؛ پرکاری در سال رکورد موسیقی
سالار عقیلی هم یکی از خبرسازترین و فعالترین خوانندگان موسیقی کشورمان است که حتی در روزهای کرونایی که فعالیتهای موسیقایی کشور در کمترین شکل ممکن خود پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، همچنان به پرکاری خود با قوت ادامه میدهد. چارچوبی که هم در حوزه تولید و انتشار آلبوم، هم در حوزه تولید تک آهنگ و نماهنگ و هم در حوزه برگزاری کنسرتهای اینترنتی نمود خود را به منصه ظهور رسانده و از این خواننده با وجود اینکه کمتر تن به مصاحبه و گفتگوهای تخصصی میدهد، هنرمندی خبرساز معرفی کرده که همواره در چنته خود اثری برای عرضه دارد.
سالار عقیلی هم یکی از خبرسازترین و فعالترین خوانندگان موسیقی کشورمان است که حتی در روزهای کرونایی که فعالیتهای موسیقایی کشور در کمترین شکل ممکن خود پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، همچنان به پرکاری خود با قوت ادامه میدهداگر چه همین پرکاری سالار عقیلی در مقاطعی به دلیل نوع انتخاب پروژهها و کیفیت ارائه شده با فراز و نشیبهای زیادی همراه شده، اما نوع فعالیتها و شرایطی که برای او در این سالها به واسطه پروژههای متنوعی که پیش روی مخاطبان گذاشته شده، از این خواننده همواره به عنوان چهرهای خبرساز در عرصه موسیقی یاد میشود.
سالار عقیلی از همان روزهای اولیه سال ۱۳۹۹ بود که به همراه همسرش حریر شریعتزاده نماهنگ «باران بهاری» را به بهانه سال نو با آهنگسازی شاهرخ پناهی فرد منتشر کرد. او در اواخر فروردین ماه بود که برای دعوت از مردم در راستای ماندن در منازلشان برای مقابله با شیوع ویروس کرونا با انتشار تصاویری در صفحات مجازی دست به ابتکار جالب توجهی زد.
وی با انتشار فیلمی در صفحه شخصی خود که نشان میداد در حال کوتاه کردن موهای فرزندش ماهور عقیلی است، توضیح داد: عزیزانم در خانه بمانید تا این ویروس خطرناک را همه با هم و با حضور در خانه شکست دهیم. با آرزوی آرامش و روزهای خوب برای مردم سرزمینم.
بعد از این اقدامات ضدکرونایی سالار که در زمان خود نیز با استقبال طرفدارنش مواجه شد، وی در فضای موسیقایی خود نیز بیکار نماند و در مقاطع مختلف زمانی چندین اثر و نماهنگ را به شنوندگان و بینندگان تقدیم کرد که از آن جمله میتوان به قطعه «همدم» در راستای پویش «مُشاهنر» با همراهی پرویز پرستویی و فاضل جمشیدی، موسیقی تیتراژ سریال «شاهرگ» سید جلال اشکذری، تک آهنگ «مهر خاور» به آهنگسازی مهران مهرنیا، قطعه «خداحافظی مکن» به آهنگسازی ابوالفضل صادقی نژاد، قطعه «ققنوس» به آهنگسازی پویا سرایی، تک آهنگ «عشق بازیچه تماشا» به آهنگسازی پیمان خازنی، قطعه «جهانگردی سعدی» به آهنگسازی پیمان خازنی اشاره کرد.
برگزاری یک کنسرت خانگی به همراهی حریر شریعت زاده همسر و ماهور عقیلی فرزند در قالب پویش «در خانه بمانیم»،خوانندگی در بازی رایانهای «سفیر عشق» به آهنگسازی بابک زرین، برگزاری کنسرت آنلاین با همراهی فرزاد فرزین و حمایت یک اپراتور تلفن همراه از جمله اجراهایی بود که عقیلی در روزهای کرونایی پیش روی مخاطبان قرار داد.
عقیلی در حوزه تولید و انتشار آلبوم نیز یکی از رکوردداران سال ۹۹ است که در این یک سال چندین آلبوم از وی از جمله «میدانم که میآیی (تولید ۱۹ سال پیش)» به آهنگسازی امیرحسین سام، «دلتنگ توأم» به آهنگسازی پیمان خازنی، «جهان گذران» به آهنگسازی پشنگ کامکار، «روزهای نبودن» به آهنگسازی هومن دهلوی، «کجا رفتهای» به آهنگسازی محمد امین همای پیش روی مخاطبان قرار گرفت که از این حیث نیز او به عنوان یکی از خبرسازترین هنرمندان عرصه موسیقی معرفی میشود. کما اینکه حضور این هنرمند به عنوان مدرس آواز ایرانی در یکی از مراکز فرهنگ و هنر تحت نظر دانشگاه علمی – کاربردی نیز وجوه رسانهای سالار عقیلی را پر رنگ تر گذشته کرده است.